روایت یک پزشک از ۶ ماه زندگی با کرونا | ویروسی که نگاه ایرانیها را به جامعه پزشکی تغییر داد
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۵۲۷۷۵
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه اعتماد، حالا که مرداد ۹۹ به پایان رسیده است و ۲۰ هزار و ۳۷۶ نفر از هموطنانمان را بر اثر ابتلا به کووید۱۹ از دست دادهایم، بیش از هر زمان دیگری متوجه نقش کادر درمان شدهایم.
در این مدت چه بسیار متخصصانی که به دلیل ابتلا به کرونا از دست دادهایم و حالا باید سالها زمان و انرژی صرف کنیم تا برای جایگزینی آنها نیرو تربیت کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در سالروز میلاد ابوعلیسینا (یکم شهریور) که به «روز پرشک» نامگذاری شده است، فرصتی دست داد برای قدردانی از مدافعان سلامت. ابطحیان به عنوان یکی از مدافعان سلامت به نکته دیگری هم در این مصاحبه اشاره کرده و توضیح میدهد: به عنوان یک فوق تخصص بیماریهای عفونی نمیتوانم با جرات و جسارت بگویم واکسن تولیدشده در حال حاضر میتواند چنین مصونیتی ایجاد کند.
در این ۶ ماه به عنوان متخصصی که موضوع ویروس کرونا در حوزه تخصص اوست و هر روز در بیمارستان مسیح دانشوری از نزدیک با بیماران مبتلا به کووید۱۹ سر و کار داشتهاید و برای درمان آنها تلاش کردهاید چه تغییری در زندگیتان رخ داده؟ چه چیزهایی عوض شده است؟
در یک کلام «کرونا» واقعا مرا متحول کرد. درسهایی که از کرونا و آثار و تبعاتش بر آدمها گرفتهام عملا تغییراتی روز به روز است. چیزهایی که میبینم هر روزش برای من درس بزرگی است. هر روز یک چیز جدید برایم به همراه داشته است.
میتوانید آن را برای ما ملموس کنید که مثلا چه اتفاقی افتاده است. تغییری که کردهاید چه نمودی داشته است؟ شما یکی از پزشکانی هستید که حوزه تخصصیشان سروکله زدن با همین ویروسهاست.
بهترین عبارت این است که بگویم دنیایمان را عوض کرده است. چیزهایی را میبینیم که قبلا نمیدیدیم. شاید خیلی نتوانم بگویم و نشان دهم. ملموس نیست برای هیچکس. اما من واقعا شگفتیهایی دیدم که بیشتر از هر زمان دیگری به خدا و قدرت خدا پی بردم. اینکه ما فقط وسیلهایم. نمیدانم چطور بگویم که برایتان ملموس شود. خیلی جاها در روند درمان هیچ کاری از دستت برنمیآید و این خیلی دردآور است. فقط باید بایستی و نگاه کنی و یاد بگیری. برای همین میگویم در این ۶ ماه به جرات میتوانم بگویم که هر روزم با دیروزم فرق داشته است. به همین دلیل هم این وضعیت را دوست دارم. چون تحولاتی را در خودم ایجاد کرده است.
طبیعتا وقتی این روزها ما هر روز خبر مرگ هموطنانمان را میشنیدیم آنها جلوی چشم شما جان دادهاند. یا به عبارتی زیر دست شما جان باختهاند؟
بله و بدترین قسمت آن این بود که هیچ کاری نتوانستیم برایشان بکنیم. بعضی روزها شده بود که همینطور نشستهایم و فقط نگاهشان کردهایم. روزهایی را به خاطر دارم که وصیتهایمان را به همدیگر کردیم. به همکارانمان میگفتیم اگر هرکدام کرونا گرفتیم و ما را آوردند اینجا این کار را با ما نکنید.
کدام کار که اینقدر برایتان سخت بود تیم درمان برای خودتان انجام دهد؟
همین کارهای درمانی که برای بهبود بیماران مبتلا به کووید۱۹ انجام میدادیم. شاهد بودیم که همکارانمان میآمدند و به هر طریقی تلاش میکردیم برای درمانشان به نتیجه نمیرسیدیم. مواردی هم داشتیم که خیلی راحت میآمدند و با یک درمان جواب میگرفتیم. برای همین است که میگویم خیلی چیزها یاد گرفتیم. خیلی چیزهای فراپزشکی. اینکه قدر لحظههایمان را بدانیم. قدر در لحظه بودن و در لحظه زندگی کردن. اینکه سعی کنیم خوب باشیم و حال خوب داشته باشیم و به هم کمک کنیم و اینکه باید بسپاریم به خدا.
هر کدام از ما عادتهایی در زندگی داریم. کارهایی که روزانه انجام میدهیم و با انجام آنها احساس میکنیم خودمانیم. چقدر روی این کارهایتان تاثیر گذاشت؟
خیلی زیاد. در عین حال که همیشه تلاش کردهام به دیگران حس خوب منتقل کنم و اتفاقا برای بیمارانم خیلی وقت و انرژی میگذارم اما باز هم در این مدت تصمیم گرفتم تغییراتی بدهم و وقتی هیچ کار پزشکی از دستم برای دیگران برنمیآید دستکم به آنها حس خوب منتقل کنم. برای همین وقتی خیلی از همکارانم یا همراهان بیماران به اتاق پزشکان میآمدند و از ترسها و نگرانیهایشان میگفتند سعی کردم به آنها کمک کنم و داشتن حال خوب را برای آنها فراهم کنم. وقتی میتوانم حس خوبی به دیگران منتقل کنم و شاهد باشم که حال آنها هم خوب شده خودم هم حالم بهتر میشود. پس این مدت یکی از تغییراتم همین بود که سعیم را میکنم که کنار دیگران باشم. یک جاهایی هم ناتوان بودهام و از این ناتوانی خیلی ناراحت شدهام.
مثل کجا؟
مثل جایی که مریضهایی داریم که هیچ کاری نتوانستیم برایشان بکنیم. ناگهان حالشان بد شد و جان باختند.
چه اتفاقی میافتاد که میمردند؟ یعنی شما به عنوان پزشک میفهمیدید که چه فرآیند یا مکانیسمی در آنها منجر به مرگ شده؟
ببینید این ویروس ناشناخته و عجیب و غریب است. با همه معادلاتی که درباره این ویروس صورت میگرفت اما همه معادلهها غلط از آب درمیآمد. این ویروس سیستم ایمنی بدن را بیش از حد تحریک میکند. از یک طرف میتواند باعث ایجاد لخته در عروق شود. بسته شدن عروق خیلی ریز تا عروق بزرگ و وقتی لخته در خون ایجاد شود خونرسانی به آن عضو دیگر انجام نمیشود و آن عضو میمیرد. در مواردی ریهها پر از آب میشد. چندین مکانیسم برایش رخ میداد و در نهایت مرگ رقم میخورد.
و در این مدت قرنطینه بودهاید؟
عملا به محض اینکه شیوع ویروس کرونا محرز شد و بیمارستان ما به عنوان بیمارستان ارجاعی و مرکز تعیین شد قرنطینه شدیم؛ به این معنا که در روزهای نخست اصلا حتی نتوانستیم بخوابیم. هنوز هم خواب درست و کافی نداریم. آن موقع خیلی وضع عجیب و خاص بود. هیچچیز از بیماری نمیدانستیم و عملا چیزهایی که در فیلمها و اخبار دیده بودیم اطلاعات ما بود و همین وحشت همه ما را مضاعف کرده بود. الان به نسبت ۶ ماه قبل بیشتر با آن آشنا شدهایم. حتی اگر به خانه میرفتیم، آنجا هم گوش به زنگ بودیم. همه بیمارستان ذرهذره پر شد. همه درگیر بودیم. کارگروه تشکیل شد و مرتب پروتکلهای مختلفی را بررسی و پیشنهاد میکردیم. خیلی وقت است که جز بیمارستان و بیماران کار دیگری نداشتهایم و حتی خانوادهام را ندیدهام. کل زندگیمان شده کرونا.
قبلا به مرگ فکر میکردید؟ به عبارتی به عنوان یک پزشک متخصص مرگ را چطور میدیدید؟
من اصلا از مرگ نمیترسم.
نپرسیدم که میترسید یا نه. پرسیدم که به مرگ فکر کرده بودید؟
مرگ خودم؟
مرگ به مفهومی که در زندگی وجود دارد و شما کادر درمان خیلی در این مدت شاهدش بودید.
مرگ جزئی از زندگی است. من هم مثل هرکس دیگری طبیعی است که به آن فکر کرده باشم. به عنوان یک پزشک با همهچیز سر و کار دارم. هیچوقت هیچ پزشکی با مرگ کنار نمیآید. اما ما شفا دادن را دوست داریم. صحنههای تلخی را دیدهایم ولی تلاش ما برای نجات از مرگ است.
ولی میگویند شفا دست خداست.
کرونا بیشتر از قبل به ما نشان داد که باید خدا بخواهد تا شفایی رخ بدهد.
و حالا بعد از این ۶ ماه که با ویروس کرونا و آثار و تبعاتش سر و کار داشتهاید چقدر به مرگ فکر میکنید؟
پذیرفتمش. به این عنوان که قسمتی از زندگی است. هرکسی هم علت مرگی برای خودش دارد. زمانی هست که شما هر کاری بکنی نمیتوانی جلوی مرگ را بگیری.
بهانهای که موجب شد تا تجربههای شما به عنوان یک پزشک خط مقدم مبارزه با کرونا را مرور کنیم تولد ابنسینا است. چقدر به ابن سینا به عنوان یک طبیب فکر کردهاید؟ چقدر در کارتان شبیه او هستید؟
به او فکر کردهام. اما هیچوقت خودم را با او مقایسه نکردهام. البته علم در فاصله حیات او تاکنون خیلی وسیع شده است.
پیش از شیوع ویروس کرونا روزهایی را به خاطر دارم که مردم خیلی از جامعه پزشکی دل خوشی نداشتند. حتی من روزنامهنگار هم نگاهم جور دیگری بود. اما شیوع کرونا این وضعیت را تغییر داد.
بله میگفتند. جوی هم علیه پزشکان ایجاد شده بود. به نظرم خیلی بیانصافی بود. همین الان هم هست. حتی شنیدم که بیماری میگفت شما که با کرونا خوب بارتان را بستهاید. میدانید شاید گروهی از همکاران ما مثل همه مشاغل دیگر بر سر هزینههای دریافتی ذهنیتی برای مردم ایجاد کرده باشند اما دور و بر خودمان را که نگاه میکنم همه از جان مایه میگذارند. من پزشکی و طبابت، درمان و مفید بودن را دوست دارم. وقتی مریضم حالش خوب میشود حالم خوب میشود. در همین مدت بالای سر تک تک مریضها حاضر میشدم. همیشه سعی کردم مقاومتر شوم تا بتوانم بیشتر به مریضهایم کمک کنم.
خب فکر میکنید کرونا باعث شده باشد نگاهی که اشاره کردم به جامعه پزشکی تغییر کند و مردم مدافعان سلامتشان را به خاطر بسپارند.
امیدوارم که یادشان بماند. شاید خیلیها برای آنکه بالاترین رشته را انتخاب کرده باشند، قدم در این راه گذاشته باشند اما از آنجایی که کارم در دانشگاه بوده و هست و در محیط آموزشی کار میکنم از پرورش دادن، ترویج دادن در محیط آکادمیک، کار درست کردن لذت بردهام و فکر میکنم این چیزی است که مردم باید از پزشکان در ذهنشان داشته باشند. در عین حال همیشه خودم انگیزه خودم بودم و برای پزشک شدن فشاری پشتم نبوده است. من برای گذران زندگی به سراغ پزشکی نیامدم. برای همین واقعا آن دعای خیری که مریض و خانوادهاش برایم به جا میگذارند، لذتبخش است.
این روزها صحبت واکسن بسیار شده است و مسابقه سیاسی برای تولید واکسن تا آنجا که روسیه از ساخت واکسن خبر داد و همین باعث شد مردم فکر کنند خب واکسن ساخته شده و دیگر میتوانند به پایان این بیماری امیدوار باشند. شما که این ویروس و این بیماری را از نزدیک میشناسید درباره ساخت واکسن آن هم به این سرعت چه فکر میکنید؟
ما ویروسهای مسری بسیاری داشتهایم. مثل آنفلوآنزا که نتوانستیم کنترلش کنیم و واکسن آنفلوآنزا در ایدهآلترین حالت ۶۰درصد کارایی داشته است. در مورد ویروس کرونا ببینیم ما چه داریم. ما فکر میکردیم این ویروس سرمادوست است. چون در فصل سرما آمده بود. در عین حال الان مرتب میبینیم هر دو ماه یک بار در یک منطقه دوباره پیک بیماری رخ میدهد. موضوع بعد اینکه ما عفونت مجدد در بیمار مبتلا شاهد هستیم. یعنی اینکه ویروس مجدد دارد خودش را تغییر میدهد که برای بدن فرد جدید باشد و سیستم ایمنی بدن فرد نتواند آن را تشخیص داده و کنترلش کند. اینها همه برای ما هشدار محسوب میشود. در ساخت واکسن ذرههایی از آنتیژنهای ویروس استفاده میکنند چرا که خود ویروس را نمیتوانند استفاده کنند. قاعدتا وقتی فرد بیمار با کل ویروس دچار عفونت شود و بعد از بهبودی دوباره، دچار عفونت شود یعنی کل ویروس نتوانسته در بدن او مصونیت ایجاد کند و حالا اگر واکسن که جزیی از ویروس است را در نظر بگیریم طبیعتا نمیتواند چنین مصونیتی ایجاد کند.
این دقیقا همان چیزی است که مردم باید به آن توجه داشته باشند که به این زودی نمیتوان منتظر ساخت واکسن و مصونیت از بیماری بود.
البته این امیدواری هست که اگر واکسنی تولید شود و ویروس هم قدری با ما مهربانتر شود دستکم بتواند شدت عفونت را کمتر کند. اما این ویروس خیلی عجب و غریب است. پس وقتی ما با عفونت مجدد در بیماران مبتلایی که بهبود یافتهاند مواجهیم خیلی باید با مراقبت درباره موثربودن واکسن کووید۱۹ سخن بگوییم. من به عنوان یک فوق تخصص بیماریهای عفونی نمیتوانم با جرات و جسارت بگویم واکسن تولیدشده در حال حاضر میتواند چنین مصونیتی ایجاد کند. میدانم که مردم دوست دارند خبری امیدوارکننده به آنها بدهیم اما واقعبین بودن خیلی بهتر از خوشبین بودن است. ما هم دوست داریم این اتفاق بیفتد. یکسری مطالعات میگوید آنتیبادیهایی که بدن برای کنترل این ویروس در بدن تولید کرده به خود بدن آسیب زده است. بنابراین ممکن است این واکسنها که سیستم ایمنی را تحریک میکنند به خود بدن آسیب بزنند. بنابراین باید مطالعات دقیقی از آثار واکسن تولید شده بر بیماران به دست آید تا به نتیجه قطعی برسیم. در این شرایط عاقلانهترین کار پیشگیری است. همان مراقبتهای بهداشتی، به حداقل رساندن تماس و در یک کلام ما باید سبک زندگیمان را تغییر دهیم.
اگر بخواهیم سختترین روزی که در ۶ ماه گذشته گذراندید را برایمان ترسیم کنید، به چه روزی اشاره میکنید؟
فکر کنم حدود ۲۰ روزی بود که شیوع رسمی کرونا شروع شده بود. وقتی مریضهای آی.سی.یو را میدیدم متوجه شدم که مریضهایم حالشان بدتر شده است. عملا هیچ روش درمانی بر آنها اثر نمیکرد. از اینکه نمیتوانستم برایشان کاری کنم و حال آنها بدتر شده بود تحتتاثیر قرار گرفتم. همین که از ابتدای بخش شروع کردم به ویزیت بیماران گریه کردم. باورتان نمیشود ۴ ساعتی از بالا تا پایین بیمارستان مسیح دانشوری را گریه کردم. هیچکاری نمیتوانستم بکنم. خب این یک درس بزرگی برای من داشت. مثلا زن و شوهری در بیمارستان بستری بودند که زن بهبود یافته بود و به بخش منتقل شده بود اما شوهر در آی.سی.یو جان باخته بود. زن مرتب حال همسرش را از من میپرسید و من نمیخواستم به او بگویم چه شده است و روحیهاش تخریب شود. اینجا بود بیشتر و بیشتر به این پی بردم که خیلی چیزها را باید به خدا بسپارم. بعد از آن بود که سعی کردم مقاومتر شوم و به بیماران و همکارانم انرژی بدهم و حالشان را خوب کنم.
کد خبر 542591 برچسبها كرونا در ايران بیماری - بیمارستان پزشکیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: كرونا در ايران بیماری بیمارستان پزشکی بیماری های عفونی ویروس کرونا عنوان یک ساخت واکسن برای همین فکر کرده هیچ کاری یک پزشک مریض ها هیچ کار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۵۲۷۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صحبتهای یک پزشک درباره کمبود دارو در ایران؛ «هرکسی نمیتواند داروی ۶۰ میلیونی از ترکیه بخرد»
به گزارش خبرآنلاین،«علی جعفریان» اظهار داشت: هنوز هیچ درمان قطعی برای جلوگیری و کنترل عارضه کبد چرب در ایران وجود ندارد.
ایلنا در خبری نوشت: وی با بیان اینکه امروزه دارو و تجهیزات پزشکی، چالش مهمی در حوزه پزشکی است، گفت: به دلیل تحریمها و همچنین از نظر تامین منابع مالی مشکلاتی در این زمینه وجود دارد. هر چند وقت، یک یا چند دارو کمیاب میشود؛ حتی داروی ایرانی که قبلا در کشور تولید میشد، اکنون به دلیل نبود مواد اولیه با مشکل تولید مواجه شده است. یکی از داروهای مهم و کاربردی در بخش پیوند «فیبرینوژن» است و متاسفانه از چندین ماه پیش موجودی نداشتیم و این مسئله به قیمت جان بیمار تمام میشود، چون اگر یک بیمار کبدی مشکل انعقادی داشته باشد و داروی فیبرینوژن در اختیار نداشته باشیم، خطر مرگ خواهد داشت.
جعفریان با تاکید بر اینکه داروی فیبرینوژن، جایگزین مناسب و موثری ندارد، گفت: داروی دیگر بازیلیکسیمب است که در بیماران پیوند کبد که نارسایی کلیه دارند کاربرد دارد. در راستای تامین این داروی مهم بارها با سازمان دارو و غذا مکاتبه شده، اما متاسفانه هنوز پاسخی دریافت نکرده ایم، این در حالی است که مسئولان این موضوع حیاتی که با جان انسانها گره خورده است را باید مهم قلمداد کنند و در اولویت بگذارند.
رییس تیم پیوند کبد بیمارستان امام خمینی افزود: متاسفانه ده سال است که نتوانستیم این دارو را در ایران تهیه کنیم و همیشه هم بهانهای وجود دارد. این دارو با فناوری بالا تولید میشود و شاید تولید داخلی آن در ایران صرفه اقتصادی ندارد، چون حجم بالایی در کشور نیاز نداریم. گاهی اوقات متعاقب پیوند کبد به دلیل مصرف داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی، کلیهها نارسا میشود و کار به دیالیز و حتی مرگ میانجامد و اگر این دارو قبل از پیوند مصرف شود جلوی مرگ را خواهد گرفت.
جعفریان درباره امکان تهیه دارو از کشورهای همسایه گفت: زمانی که انسانها، جان عزیزان خود را در خطر ببینند، با جان و دل برای درمان او دست به تلاش میزنند و گاهی داروی مورد نیاز را از کشورهای همسایه با هزینه گزاف تهیه میکنند، به طور نمونه بیماری بوده است که خانواده او توانستند، این دارو را از کشور ترکیه با قیمت ۶۰ میلیون تومان تهیه کند. در اینجا موضوعی که مطرح میشود، این است که همهی بیماران از شرایط یکسانی برخوردار نیستند و توانایی مالی کافی برای خرید این دارو را از کشورهای دیگر ندارند، در این شرایط جان بیمار به خطر میافتد.
وی خاطرنشان کرد: اگر تجهیزات پزشکی مورد استفاده، خراب شود، الان من نمیدانم میتوانیم مجدد تعمیر یا جایگزین آن را خریداری کنیم! یک دستگاه "اکارتور" داریم که برای باز کردن قفسه سینه جهت انجام پیوند کاربرد دارد و چندین سال پیش با قیمت یکصد بیست هزار دلار برای بیمارستان خریداری کردیم. این وسیله تا پنج سال پیش با همین قیمت در ایران موجود بود، ولی الان هرچه پیگیر آن هستیم پیدا نمیشود.
رییس تیم پیوند کبد بیمارستان امام خمینی ادامه داد: اگر دستگاه "ام. آر. آی" بیمارستان خراب شود با این تعرفهها و مبالغ دریافتی، امکان تعمیر دشوار و خرید مجدد یا جایگزینی مقدور نخواهد بود. این دستگاه بعد از پنج شش سال استفاده، خراب خواهد شد و باید جایگزین شود؛ سوال من این است آیا در هنگام تعیین تعرفهها چنین نکتهای مورد توجه قرار گرفته است؟ بی شک این تعرفهها پوشش نمیدهد.
زمان انتظار برای پیوند کبد ۳ تا ۶ ماه استجعفریان درباره صف انتظار پیوند کبد و در پاسخ به این سوال که آیا در این خصوص اولویت بندی وجود دارد؟ گفت: در حال حاضر، زمان انتظار برای پیوند کبد ۳ تا ۶ ماه است و بیمارانی که شرایط جسمی بدتری دارند، در اولویت عمل جراحی پیوند هستند.
استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه گاهی ۱۰ تا ۱۵ سال طول میکشد که کبد فرد تخریب شود و این روند در هر فرد متفاوت است، افزود: تعداد قابل توجهی از موارد نیاز به پیوند کبد، قابل پیشگیری است. رژیم غذایی ناسالم و فعالیت فیزیکی کم، شیوه مناسب زندگی نیست و خطر امراض قلب و عروق و کبد چرب را بالا میبرد که عارضه بسیار خطرناکی است و البته روند ایجاد آن مزمن و طولانی خواهد بود.
وی تصریح کرد: کبد عضو مقاومی است و شاید سالیان سال به سمت تخریب پیش نرود، اما فردی که کبد چرب دارد، طی دراز مدت در معرض تخریب کبد است و بالارفتن آنزیمهای کبدی «علامت مهم و زنگ خطر» برای این بیماری محسوب میشود.
جعفریان در خصوص پیوند کبد از دهنده زنده گفت: امکان چنین پیوندی برای کودکان وجود دارد و اغلب از والدین کبد دریافت میکنند، اما برای افراد بزرگسال نیازمند پیوند عموما از دهنده مرگ مغزی استفاده میشود.
رییس سابق دانشگاه علوم پزشکی تهران در ادامه در پاسخ به سوالی درباره سن بیماران درگیر کبد چرب گفت: شاخص سن در درگیری این بیماری مطرح نیست، چرا که عامل اصلی در بیماری کبد چرب به تغذیه نادرست و نداشتن فعالیت فیزیکی برمیگردد.
وی با اشاره به مهمترین دلایل ابتلا به بیماری کبد گفت: مهمترین دلیل که بیماران کبد پیش از دچار شدن و رسیدن به این مرحله بحرانی اگر با آن آشنا بودند حتما دچار این بیماری سخت نمیشدند. از دلایل مهم که میتوان گفت تغذیه ناسالم و رژیمهای نادرست است. کبد چرب انتهای مسیر چاقی است و احتمال این بیماری در افراد چاق و مبتلا به دیابت بیشتر خواهد بود.
وی در ادامه با اشاره به فقدان انگیزه برای گرایش به رشتههای پزشکی گفت: رشتههای رزیدنتی چرا باید ظرفیت خالی داشته باشند؛ یک زمانی رقابتها فوق العاده سخت و دشوار بود، ولی الان برخی رشتهها فاقد متقاضی است! تخصصهای اطفال، طب داخلی، طب اورژانس و بیهوشی در بعضی سالهای اخیر اصلا متقاضی نداشته است. وقتی طب اورژانس متقاضی ندارد در اصل آینده این رشته تعطیل است و افزایش ظرفیت پذیرش معنایی ندارد. در رشتههای جراحی عمومی، نورولوژی (مغز و اعصاب)، کاردیولوژی (قلب و عروق) که از رشتههای پر طرفدار است، امسال ظرفیت خالی داشتیم و متقاضی وجود نداشت.
او تاکید کرد: چالش جذب نیروی انسانی است و با این نسل جدیدی که داریم چالشها عمیقتر خواهد شد. الان فلوشیپ جراحی عروق در دانشگاههای کشور با ظرفیت خالی روبرو شده و تمایلی به تحصیل در این رشته وجود ندارد! یعنی کشور به جراح عروق احتیاج ندارد؟ این رشته پر دردسر و پر زحمت با اورژانس زیاد، ولی با درآمد پایین است، چرا و با چه انگیزه یک پزشک باید به این رشته ورود کند، بجای آن با مدرک پزشکی عمومی خود به جراحی و مداخلات زیبایی گرایش پیدا میکند، چون بدون دغدغه و دردسر درآمد خوبی خواهد داشت. تا زمانی که هر چیزی در جایگاه خود قرار نگیرد، امکان مقابله و برخورد با رفتارهای غیر عرف و نا معمول در این حوزه برقرار نخواهد شد. راهی بجز تبعیت از مسیری که همه دنیا در آن قرار گرفتند و موفق شدن وجود ندارد.
۲۳۳۲۱۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903947